ابوذر مهرمنش

وب سایت شخصی

کلاب هاوس از منظر کسب و کار

کلاب هاوس به عنوان یک رسانه­ی اجتماعی در پاییز 2019 توسط Paul Davison و Rohan شکل گرفت. حضور چهره های سرشناسی چون ورزشکاران، بازیگران و از همه مهم تر مدیران موفق جهان ازجمله ایلان ماسک، بیل گیتس و حتی مارک زاکربرگ مدیر عامل فیسبوک در این اپلیکیشن موجب محبوبیت بیش از پیش این اپلیکیشن شد. اما پلتفرم کلاب هاوس را جزء کدام یک از انواع شبکه های اجتماعی می توان دانست؟
کلاب هاوس به عنوان یک رسانه ی اجتماعی در پاییز 2019 توسط Paul Davisonو Rohan شکل گرفت. حضور چهره های سرشناسی چون ورزشکاران، بازیگران و از همه مهم تر مدیران موفق جهان ازجمله ایلان ماسک، بیل گیتس و حتی مارک زاکربرگ مدیر عامل فیسبوک در این اپلیکیشن موجب محبوبیت بیش از پیش این اپلیکیشن شد. در مدت کوتاهی توجه سرمایه گذاران جدیدی به این اپ جلب شد و ارزش آن روزبه روز افزایش یافت.  سرعت رشد بالای این استارتاپ کاملا مشهود است به طوری که با سرمایه گذاری 12 میلیون دلاری یک VC با ارزش کلی100  میلیون دلار شروع به کار کرد و ظرف مدت یک سال و چند ماه در آخرین مرحله سرمایه گذاری در سال2021 ، ارزش آن به حدود به ۴ میلیارد دلار رسیده است. 
اما پلتفرم کلاب هاوس را جزء کدام یک از انواع شبکه های اجتماعی می توان دانست؟ به صورت کلی پلتفرمهای اجتماعی رسانه ای تا کنون را به گروههای زیر می توان تقسیم کرد:

– شبکه های هویت اجتماعی مانند فیسبوک لینکدین

– پلتفرمهای مایکروبلاگینگ مانند توییتر وتامبلر

– شبکه های اشتراک گذاری عکس مانند اینستاگرام، اسنپ چت و پینترست

– شبکه های اشتراک گذاری ویدئو مانند یوتیوب و ویمئو

– شبکه های اشتراک گذاری صدا مانند اسپاتیفای و کلاب هاوس

وجه تمایز کلاب هاوس با سایر انواع شبکه های اجتماعی رسانه ای، امکان استفاده انحصاری از صداست. بنابر ایده ای که در وب سایت این اپلیکیشن نیز منتشر شده، «صدای تنها»  بدون دوربین، یک رسانه ویژه را ایجاد می کند. 

 موضوعات کلیدی پلتفرمهای چندوجهی

به صورت کلی سه دسته ملاحظه برای تمامی پلتفرم های چند وجهی وجود دارد که برای کلاب هاوس نیز صدق می کند. این سه گروه عبارتند از امنیت اطلاعات، احراز هویت و سیاستها و مقررات. 

امنیت اطلاعات: پلتفرم بایستی ضرورت حفظ محرمانگی شخصی را رعایت کند. کلیه اطلاعات افراد اعم از اطلاعات شخصی و رفتار او در پلتفرم محرمانه تلقی شده و پلتفرم بدون اجازه قضایی حق استفاده یا انتشار آن را ندارد. همچنین در لایه داده های بزرگ، بایستی نوع استفاده از این گونه اطلاعات نیز شفاف سازی شود. 

احراز هویت: یکی از مهمترین وظایف پلتفرم های چندوجهی احراز هویت (KYC) است. به این معنی که کاربران وجوه مختلف برای پلتفرم شناخته شده باشند. البته به لطف فرایند دعوت، استفاده از صدا که موضوع کاملا واحدیست و ثبت نام با شماره تلفن همراه تا حدود زیادی این موضوع در کلاب هاوس رعایت شده است. 

سیاست ها و مقررات: مستقل از بی طرفی پلتفرم به عنوان یک موضوع پذیرفته شده از طرف کاربران، پلتفرم بایستی سیاست ها و مقررات شفاف و مشخصی داشته باشد و فرایند پیگیری بر سیاستهای خود را داشته باشد. در کلاب هاوس کلیه صداها ضبط می شوند و در صورت گزارش رفتار خلاف سیاستها از سوی کاربران به آنها مراجعه می شود. 

البته استفاده از هوش مصنوعی و استفاده از از فناوری تشخیص صوت نیز می تواند کمک شایانی به اعمال سیاستها کند. ضمن این که با استفاده از تکنیک های تگ گذاری و متادیتا امکان استفاده و تحلیل رویدادها بیشتر خواهد شد. 

 
Embracing the Digital Revolution, GSMA, 2017

طبق مدلی که GSMA در گزارش سال 2017 خود ارائه داد 5 عامل را به عنوان توانمندهای اقتصاد دیجیتال ارائه کرد:

– زیرساخت: اینترنت سریع و مطمئن

– ایمنی و امنیت دیجیتال: اعتماد به سیستمهای دیجیتال و اطمینان از عدم سوءاستفاده از اطلاعات

– محتوا و خدمات منطقه ای مرتبط: استفاده از زبان محلی برای تولید محتوا و خدمات دیجیتال

– افراد دیجیتال: سواد رسانه ای وسیع

– شرکتهای دیجتال: تحول دیجیتال برای شرکتهای مرتبط دولتی و عمومی

پلتفرم های محتوا در بخش سوم این مدل ارائه شده اند. جالب است که در راستای توسعه اقتصاد دیجیتال، استراتژی های پیشنهادی در بخش های زیرساخت و امنیت دیجیتال رگولاتوری بیان شده و در بخش محتوا، توصیه به ترویج است و نه محدودسازی. 

 

ذینفعان اقتصادی Clubhouse

کلاب هاوس ذینفعان مختلفی می تواند داشته باشد. از آن جایی که این پلتفرم از نوع C2C بوده، تولید کنندگان محتوا می توانند در نقش ناشران نیز باشند. همین طور صاحبان کسب و کار به عنوان تبلیغ کنندگان و حامیان مالی بحثهای جاری در این پلتفرم. در نسخه های غیر رسمی اندرویدی فعلی نیز پلتفرمهای تبلیغات دیجیتال دارای نقش می باشند. 

 

ویژگی های بازاریابی محتوا از طریق کلاب هاوس

– بازاریابی در این پلتفرم از نوع کشش (Pull) است که در واقع بیشتر جذب کننده است تا مزاحم.

– از طریق بحثهای جاری می توان میزان آگاهی از برند را افزایش داد.

– شفافیت بیشتر در فضای گفتگو برای کسب و کارهایی که ارزش آفرین هستند وفاداری بیشتر مشتریان را در بر دارد. 

 

مزایای اختصاصی کلاب هاوس

– امکان صحبت بی واسطه فعالان یک کسب و کار با مردم با قوانین نسبتا منطقی وجود دارد. 

– دریافت بازخورد از مشتریان یا کسانی که با کسب و کار در تماس هستند.

– هویت بخشی به افراد در فضای مجازی از طریق یکپارچه سازی سایر شبکه های اجتماعی اتفاق افتاده است.

– کلاب هاوس رسانه جدیدی برای تبلیغات است. اگر چه هم امکان استفاده از مدل سنتی تبلیغات مثل اسپانسرشیپ و هم تبلیغات دیجیتال در آن وجود دارد. 

 

رقبای کلاب هاوس

در حال حاضر جدی ترین رقبای کلاب هاوس، سرویس اسپیس توییتر و فیس بوک هستند. البته فیس بوک اعلام کرده اگر چه دیر وارد این فضا شده است اما به زودی با قابلیت های جدیدتری به رقابت با کلاب هاوس خواهد پرداخت. 

 

مدل درآمدی کلاب هاوس

قابلیت استفاده از چهار مدل درآمدی رایج فریمیوم (Freemium)، همکاری در فروش (Affiliate)، عضویت (Subscription) و تبلیغات در کلاب هاوس وجود دارد. در حال حاضر کاربران می توانند به اینفلوئنسرها پرداخت مالی داشته باشند. همچنین مشارکت در برند، اتاقهای دارای حامی مالی و برگزاری کنفرانسهای پولی جزء سایر جریان های درآمدی در کلاب هاوس است. نکته جالب این که در همین مدت کوتاه استارتاپهای واسطه (Third Parties) بین برندها و اینفلوئنسرها شکل گرفته که روابط بین این دو را تسهیل می کند.برای مثال به استارتاپ نوظهور Clubmarket  می توان اشاره کرد. 

 

 کلاب هاوس و تنظیم گری

تنظیم گری در پلتفرمها معمولا در دو سطح انجام می پذیرد: روی پلتفرم و درون پلتفرم. تنظیم گری روی پلتفرم بیشتر ناظر به همان موضوعات کلیدی پلتفرمهای چند وجهی مانند مطابقت با قوانین جاری کشور، اطمینان از امنیت اطلاعات، اطمینان از رویه های نظارت بر سیاستهای پلتفرم و بی طرفی پلتفرم (Neutrality) است. در مورد کلاب هاوس، چون قانونگذار با یک پلتفرم خارجی سر و کار دارد قاعدتا این گونه نظارتها در مورد آن در حال حاضر امکان پذیر نیست. اما با توجه به KYC قوی کلاب هاوس، نظارت درون پلتفرم که عمدتا حیطه آن احراز هویت کاربران و نظارت بر رعایت قوانین و مقررات کشور است می تواند گزینه قابل اتکایی باشد. ضمن این که نباید ذات عدم تمرکز فضای مجازی را به عنوان یک اصل کلی فراموش کرد. 

به اعتقاد نویسنده، بهترین مسیر برای تنظیم گری شبکه های اجتماعی از به رسمیت شناختن آنها شروع می شود. در صورتی که این پلتفرمها به صورت قانونی در کشور ارائه خدمات کنند، امکان ارتباط با سایر پلتفرمهای داخلی و در نتیجه یکپارچگی خدمات و محتوا به وجود خواهد آمد. در نتیجه افراد بیشتر با هویت واقعیشان در فضای مجازی حضور خواهند داشت و زمینه برای پیگیری جرایم در چارچوب قوانین جاری کشور راحت تر از مسیر نفی پدیده های جدید و فیلترینگ آنها ایجاد خواهد شد. 

 

به اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در print
اشتراک گذاری در email